این روزا انگار با تو قهرم. مخصوصن این چارپنج روز اخیر.
میدونی چند روزه از خونه بیرون نرفتم؟ با تو قهرم اما خودمو شکنجه میدم. قهرم نیستما که نوکرتم هستم، اما حال و حوصله که نباشه همین عاقبتیه که من آوردم میشه.
مطمعنم که تو بیشتر از خودم به یادمی ولی من هردفه که آرزویی دارم یادتم. به خودت قسم من اگه جای تو بودم نگاه به همچین بنده ای نمینداختم. هیچچی حوصلمو سرجاش نمیاره. این روزا یعنی از اول امسال، بیشتر از هر سال تو همین فصل سفر بودم اما؛ سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه.... از یادم نرفت قراری که با هم گذاشته بودیمو. خداییش من وعدمو چن وقته که انجام دادم؟
تو چرا وفا نمی کنی عزیزترینم؟
راستی الان سه سال از وفات حضرت خدیجه میگذره. اشتباه نمیکنم!
سه سال و این هفت سال.... آخ که تو مینا نیستی که بدونی.... ماهِ مینا با توام... .... .. لطفن.
پر از حرف
پر از نوشته
پراز احساس
همه ناب خودم
خوش اومدید بازم سر بزن
شبهای دراز بی عبادت چه کنم؟
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم؟
گویند خدا گناه را می بخشد
او بخشد من از این خجالت چه کنم!!!!!!!!!
آره همینطوره واقعن...
chera axesh maalom nis?
چه عجب یادی از فقرا کردید؟
نمی دونم اولش خوب بود الان عکسه پریده نمی دونم چرا...
خدا هست.........
همیشه....همه چیزم میبخشه الا "لات بازی"......براش اگه گنده بازی دربیاری باسرمیکوبونتت زمین.....
راستی خودت چطوری؟اصل حالت؟
راستی قبول باشه...
راستی به روزم...
راستی
سلام
راستی چطوری اینهمه راستیو پشت سر هم چیدی؟ خودش هنره ها...
علیک سلام
طاعات خودتم قبول باشه
الان میام خونت
آخ آخ گفتی !!!
چکار کنیم با این همه خجالت؟ چطوری جبران کنیم؟
آره همینطوره...
وب قشنگ و زیبایی دارین مطالبشم خیلی خوبه ممنون از حضور گرمتون..
ممنون از حضور شما
خوش اومدین